شهید عباس بابایی که درجه عالیه خودش را در دانشکده خلبانی امریکا میگیره در جوانی به جرم جاسوس در امریکا دستگیرش میکنند اخه شما باید دلیلی داشته باشه که من جاسوس هستم گفتن به ما گزارش دادن که ساعت ۱۰:۳۰ شب تا یکی دو ساعت در حیاط دانشکده میدوید ورزش میکنید علتش چیست ؟
وقتی باز پرس امریکایی این حرف رو زد گفت حقیقت اینه که من هم اتاقیم یک امریکاییه که دین نداره اعتقاد به حلال و حرام خدا نداره وقتی میاد استراحت بکنه عکس های بد میزنه به اتاق و به انها نگاه میکنه و خودش را مشغول کرده با عکس های بد من نمیخواهم چشمم به عکس های بد بیفته پامیشم میام توی حیاط میدوم و خودم را خسته میکنم تا شهوت نتواند بر من غلبه کند .
این باز پرس امریکایی پرسید اقای بابایی چرا شما به این عکس ها نگاه نمیکنید؟ چون اگر من به این ها نگاه بکنم معشوق من دیگه نگاهم نمیکنه بازپرس خندید و گفت مگه ازدواج کردی تازه اگرم کرده باشی او از کجا میفهمه تو در دل شب به نامحرم نگاه کردی اقای بابایی گفت معشوق من از این معشوق های دنیایی نیست ما یک اقایی داریم که به ان میگوییم امام حسین ما دل دادیم به فرزند فاطمه زهرا وقتی میگوییم اسلام علیک یا ابا عبد الله ایمان داریم که امام حسین میبیند « فسیر الله عملکم و رسوله و المومنون » من ایمان دارم مهدی فاطمه میبیند .
من ایمان دارم حضرت زهرا میبیند این چه حس زیباییه که امام صادق فرمودند اگر در زندگی خودتون حواستون باشه به این جریان که خدا و امام میبینند آن وقت نعمت های خدا خرج گناه نمیشه من حواسم به چشمم میشه نکنه چشم من به جایی بیفته که امام زمان راضی نیست الان فضای فرهنگی ما خرابه الان مرد میخواهد پای حضرت زهرا بمونه الان شهید دیالمه میخواد وقتی دانشجو دختر جلو دیالمه رو گرفت سوال بپرسه سرش را انداخت پایین ، گفت مگه تو استاد من نیستی چرا سر بلند نمیکنی من را نگاه بکنی ؟ گفت دخترم اگر من به تو نگاه بکنم خدا نگاهش را از من برمیگرداند من نمیتوانم نگاه کنم به چشم نامحرم « قل للمومنین یقض من ابصارهم » چشم هایتان را از نامحرم دور کنید .
