یکی از بازی های خطرناک این است که : علمای علم اخلاق یکی از راه های پیشگیری از ابطلاء به این ورطه ی خطرناک را این می دانند : که شما در و حله ی اول به حرف و نگاه و اظهار نظر ، سلیقه و ذائقه عمومی مردم هیچ توجه ای نکن . چون یک چهار کیلو برای تان تنظیم می کنند و یک ریلی را برای تان قرار می دهند که شما لاجرم و ناگزیر باید جوری حرکت کنید که سلایق و ذوائق را تامین بکنید . آنها نزد معلم اخلاق می رفتند و می گفتند : این یک بازی خطرناکی هست . من به نظر عمومی توجه کنم که مثلا” می خواهم طبق مد بگردم ، یک جوری باشد که داخل چشم باشم و گل محفل باشم نقل مجلس باشم . چه کاری باید انجام دهم ؟ می گفتند : آن ملامت البته این منافی است با عزت نفس و مناعت طبع ها . این از نظر اسلامی مردود است اما آنها بصورت افراطی می آمدند می گفتند : این برای سرکوپ کردن است شما بیاید خلاف ذائقه ی عمومی عمل کنید اگه خواید داخل چشم مردم عظمت پیدا نکنید باید یک کاری انجام دهید تا در چشم مردم خار شوید همه از سرحقارت یک نگاه تحقیر آمیز ی به شما داشته باشند یک نگاه توهین آمیزی به شما داشته باشند …خیلی از اینان می آمدند داخل ظرف شراب آب می خوردند که متهم باشند خود را در مضام اتهام قرار می دادند برای اینکه از این مشکل که اگر گریبان انسان را گرفت این بت انسان می شود . بشر قرن بیست و یکم بت ش متناسب و مقتضی با شرایط خودش است امروز آن بتی که ما را اسیر کردنده است همین فضای انیستاگرام است همین فضای مجازی است که انسان را مدیریت می کند برای انسان خط و مش تعریف می کند . انسان را در یک بازی تامین سلایق و ذوائق قرار می دهد که انسان برای اینکه بتواند در این بازی خود را حفظ کند بتواند جایگاه خود را حفظ کند از دیگران عقب نماند گوی سبقت را از اقران و اشباه خود برباید چه کاری انجام می دهد ؟ به هر امر سخیف و مبتضل روشن است یک وقت ممکن است شکل کار هم اینگونه نباشد اما محتوا اینگونه باشد . در فضای مجازی طرف حاضر است خود را به مستهجن ترین شکل به صورت خفیف سخیف خود را در معرض نمایش قرار داهد فقط برای اینکه فالوور داشته باشد برای اینکه مخاطب داشته باشد به چه قیمتی !! شهرت برای شهرت . خدا هر چه را که در وجود ما قرار داده است متناسب و مقتضی با آن هدف نهایی و آن مقصدی است که در سلوک تکوینی قرار است بشر آنجا برسد و اگر حس دیده شدن و شنیده شدن نداشتیم اصلا” سجاده پهن نمی کردیم .این حس.دیده شدن و شنیده شدن ماست ولی ما باید به صاحب دک خود را ارائه کنیم باید خود را به او نشان دهیم باید با اوحرف بزنیم باید جلب توجه او را بکنیم و نظر او را به خود جلب کنیم . این حس هست شیطان هم تمام هم و غم ش مصروف این معناست که این احساس مبارک و خجسته را از مسیر خود منحرف کند حس به دیده و شنیده شدن را بیاورد در بازی دنیایی انسان را در این بازی خطرناک قرار دهد که نظر بنده های خدا را به جای خدا ونگاه بندگان خدا را جلب کند که اگر در این مسیر قرار گرفت . این آب شور هر چه انسان بیشتر از آن بخورد آتشش بیشتر می شود این حس در حضرت علی علیه السلام وجو داشته حس دیده شدن حس شنیده شدن در پیغمبر صلی الله علیه و آله وجود داشته است در حۻرت عیسی و موسی و نوح وجود داشته است . کسی که بنده ی خدا نباشد لاجرم باید به بنده گان خدا پناه ببرد هیچ چاره ای از او نیست . حضرت می فرماید : خدایا ای کاش من علی می دانستم . الان می رویم ببینیم چند تا لایک خورده چقدر ما را دیده و شنیده اند . به زات اقدس احدیت اگر همه ی کره حضرت امیرالمومنین را تماشا می کردند والله علی للعظیم سر سوزن برای امیرالمومنین اهمیت نداشت همه ی کره ی زمین هم مقابل امیرالمومنین بودند برای امیرالمومنین ارزش نداشت کسی که دور موتر خود را با بالا تنظیم کند کسی که این حس دیده شدن و شنیده شدن را در معرض بندگی حضرت حق سپری کند خدا می داند دنبال این که کسی نگاهش بکند و تائید ش بکند الان به او نمره دادن . مردم نظرشون در مورد ما چه هستش ؟ لباس پوشیدن ما ما یک جور لباس می پوشیم که در چشم مردم جلوه کنیم این حس جلوه کردن در همه ی ما هست و هرکس می گوید نیست دروغ می گوید . حرف زدن مان را تنظیم روابط اجتماعی مان همه ی این مسائل جوری معماری و مهندسی می شود که ما یک جایگاه اجتماعی پیدا کنیم . نود درصد برنامه ریزی های ما برای مردم است . امیرالمومنین علیه السلام می فرماید : حالا نصف شب است آن روز طاقت فرسا دل شب کار شبانه را هم انجام داده است و می گوید : خدا یا کاش من می دانستم تو داری من را نگاه می کنی الان یا رویت را از من برگردانده ای !! ما را می بینی و حواست به ما هست به ما توجه داری !!
