همه اقرار دارند که خدا حاکم هست ، همه میگویند خدا ناظره ، همه معتقدند خدا شاهده ، همه معتقدند خدا همه کاره هست اما زندگی های مردم را وقتی غالبا نگاه میکنید چیزی که توی زندگی ها و رفتارها نیست خداست . به قول اون عارف زاهد که رفته بود منبر گفته بود مردم همه ی منبری ها و اهل سخن و اخوندا رو منبر میگویند مشرک نشید ولی من امروز میخواهم بگم تورو به خدا مشرک بشید ، تا حالا هر کسی رفته منبر گفته مشرک نشید ولی من دارم میگم شما رو به هر کسی که قبول دارید مشرک بشید ، گفتند یعنی چی شیخ گفت یعنی من میگم خدا را شریک زندگیتون قرار بگیرید، مشرک بشید همه اش که شد شیطان یک مقداری هم خدا رو وارد کن توی زندگیت، اگر قبلا میگفتن مشرک نشید مال کسانی بود که شش دانگ قلبشان مال خدا بود میگفتند مواظب باشید غیر خدا وارد نشه، حالا شش دانگ قلب مال شیطانه خدارو شریک کنید مشرک بشید اخه صبح تا شب انقدر حرف میزنید چهار تا کلمه هم برای خدا بگو اخه صبح تا شب این همه عمل انجام میدید چهارتا اش را هم به خاطر خدا انجام بده خدارو شریک کن توی زندگیت، مشرک بشید اخه یک حرکتی برای خدا، حرفی برای خدا، عملی برای خدا همه اش که شد هوای نفس همه اش که شد نفس همه اش که شد دنیا همه اش که شد شهوت همه اش که شد دلم میخواد این جوری پسندیدم این جوری میخوام این جوری دلم میخواد برم همه اش که شد دل، پس کی خدا …
اگر کسی ایمان داشته باشد که قران کریم کتاب راهنما هست باید شعارش با شعورش یکی باشه خب حالا ما که نمیتونیم بگیم اعمال چه کسی درسته اعمال چه کسی درست نیست چند میلیارد آدم داریم ؟ شش- هفت میلیارد ادم داریم نمیتونیم یکی یکی بگیم که ببینم تو چند درصد زندگیت خدایی هست و چند درصدش هوای نفسه، ما کاری با خلایق نداریم ما میگوییم عوامل قرانی رو یکی یکی میگوییم ، میگیوییم این قرانی که تو بهش ایمان داری در مباحث خانواده این را میگوید در مباحث اجتماعی این را میگوید در مباحث اعتقادی این را میگوید در مباحث اخلاقی این را میگوید در مباحث رفتاری این را میگوید حالا این خط کش قران این هم زندگی من و شما خودت ببین چه کاره هستی. بعضی ها خدای دومشان زنشان هست خدای دومشان بچه هایشان هست خدای دومشان پولشان هست خدای دومشان شکمسان هست خدای دومشان اعتبار توی بازارشان هست خدای دومشان شهرت توی اجتماعشان هست خدای دومشان پست و مقام و میز و صندلیشان هست خدای دومشان رفیقشان هست خدای دومشان شهوتشان هست یعنی راستی راستی یک چیزی را علم کردن به نام دنیا در کنار خدا گذاشتن خدا میگوید یک نگاه بکن ببین تمام زندگیت خالص باشه خدا به ادم شهوت داده تا تکثیر نسل کنه شهوت داده تا انگیزه ای برای کار کردن باشد، الان این شهوته خدا نیست کی خدا میشود ؟ ان موقعی که ادم اوج شهوتش که گرفت خدا رو میگذارد کنار اون موقع میشید شهوت پرست، شهوت پرستی شاخ و دم نداره میگوییم چرا نگاه به ناموس مردم میکنی؟ میگویید چه کار کنم نمیتوانم ازدواج کنم نمیتونم که کور بشم ، چه کسی گفته کور شو میگوییم به نامحرم نگاه نکن
میگوییم اقا چرا گناه میکنی ؟ میگویید اقا جوانیم، جوانی هست و هزار پیچ و خم یعنی خدای دومت شهوتت هست ، من که این شهوت خدایم نمیشود یه یک شرط که این شهوت منو از خدا جدا نکنه خیلی ها بودن به اوج شهوت رسیدند اما گناه نکردند تنازی های عجیب و غریب برایشان شد اما از مسیر حق بیرون نیامدند، چقدر ادم هایی بودند که ادعا میکردند و خدا خدا می کردند با یک چشم و ابرو رفتند، نماز شب میخواندند با یک نگاه به دختر مردم دینشان را گذاشتند و رفتند، من نمیخواهم اسم فرقه های ضاله رو بیارم و مصداق شخصی و موردی بگویم ولی خودتان هم در جامعه دارید زندگی میکنید چقدر ما جوان داریم که عاشق دختره شده اصلا دختره رو مامور کردن بیاد توی مسیر این اقا تنازی کند جلوه گری کند دلربایی کند عشوه گری کند قلبش را بدست بگیره برای این که این عاشق این بشه بعد که بگوید با من ازدواج میکنید بگوید بله من عاشقت هستم ولی به یک شرط اگر از تشیع اومدی بیرون نوکرتم و گرنه یا علی اون هم میگوید نمیتوانم از تو بگذرم از علی میگذرم از تو نمیکذرم، به این منبر امام حسین سراغ دارم که میگویم، میگه آقا خونه بهم دادند ماشین بهم دادند شغل بهم دادند پول بهم دادند زن بهم دادند میگوییم اخرت را چیکار میکنی موگوید پهلوان زنده رو عشق است حالا فعلا دنیا رو بگذریم اخرت رو یک کارش می کنیم
