×

بندگی امام خمینی (ره)

شماره : 1735
تاریخ : 6 فوریه 2020
2,028 : بازدید
دانلود این سخنرانی
2.7 مگابایت
4 دقیقه
ارسال نظر
متن سخنرانی
متن سخنرانی

مرحوم شهید بهشتی تیتر تمام روزنامه ها بود اتهام و انگ و افترا ای نبود که به ایشان نبندند . همه مدل همه رقم . ایشان می گفت : من سوار تاکسی شدم دیدم راننده تاکسی گفت : من رفتم یک جا و از این نجیب خونه ها و …. راننده به گفت : بله اینان آمده اند بگیرند و بروند همه کار انجام می دهند شروع کرد بالا و پایئن حرف زدن و هرچه بلد بود گفت .

گفتم بهشتی ؟ گفت : بله گفت بله گفتم ببینید می شناسید گفت : بله گفت بهشتی من هستم من باشما کجا بودم و کجا رفتیم اینطور برای ایشون می زدند به ستوه آمده بود برای همین به قم رفت تا استعفا بدهد در آن روز امام با مردم قم دیدار داشت . خیلی اعصبانی رفت خدمت حضرت امام ، حضرت امام فرمود : چرا این همه ناراحت هستید ؟ گفت : آقا دیگر از همه طرف بمب باران است دیگر یک لحضه هم حاضر نیستم باشم آمدم استعفا بدم امام گفت : باشد طوری نیست .

د اما حالا که آمدید تا بعد از ظهر دڎ ما هستید استعفات هم قبول می کنیم حالا پیش ما باشید گفت امام داشت می رفت از بالای پشت بام تا برای مردم سخنرانی کند جمعیت هم شعار می دادند ” روح منی خمینی ، بت شکنی خمینی ” آمدیم بالا آقا بر روی صندلی نشست جمعیت مثل اقیانوسی مواج که ته جمعیت پیدا نبود همه هم یک پارچه می گفتند : ” روح منی خمینی ، بت شکنی خمینی ” حضرت امام یک نگاهی به من انداخت و گفت : بهشتی اینان چه می گویند :

می گویند : روح منی خمینی … حضرت فرمود : به این بی بی قسم اگر تمام اینان بگویند : مرگ بر خمینی با این درود بر خمینی برای من یک قیمت دارد من با اینان هیچ کاری ندارم من خودم را به کسی که باید بفروشم فروختم من خود را خرج کسی که باید بکنم کردم . کسانی که می آمدند و حضرت سید الشهدا علیه السلام سر آنها را بر روی دامن خود می گرفت می گفت : از من راضی هستی ؟

کسی که آقا از او راضی باشد حالا یک تهران از او ناراضی باشد . کسی که امام زمان (عج) به او بگوید : آفرین یک تهران به او فوش بدهند ، کسی که آقا نگاهش می کند همه روی خود را برگردانند . این حس در ما هست اما این حس را باید خرج خدا و امام زمان (عج) بکنیم اگر قرار است کسی ما را ببیند اینان باید ما را ببینند اگر کسی قرار است حرف ما را بشنود آنها باید حرف ما را بشنوند.