فرمود : می ترسم درۍ دنیا باز شود نعمت دنیای در دست و بال تان بریزد ، به پول و پله برسید ، طغیانگر شوید مست شوید . چون امیرالمومنین علیه السلام فرمود : مستی ها چهار تا هستند که فقط یک از آنها شراب است ، یکی هم مستی جوانی هست که فکر می کند همیشه همین طور قبراق جوان و شادب است و در همیشه روی یک پاشنه می چرخد و پیر نمی شود .
اما زمانی که پا به سن می گذارد تازه می فهمد که چه کلاهی سرش رفته است . گفت : به پیری خاک بازیگاه ِطفلان می کنم بر سر که شاید بشنوم زان خاک بوی نوجوانی را . علامه ی جعفری می فرمودند : آخرین موعظه ای که استادم شیخ العارفین و جمال السالکین مرتضی طالقانی رضوان الله تعالی علیه به من فرمود : این بیت شعر بود . علامه می فرمودند : آن شب همه چیز حکایت از رفتن داشت ایشان داشت با زبان بی زبانی با ما خداحافظی می کرد چون خوبان عالم وقتی به ایستگاه ِآخر می رسند دوهزاری شان می افتد که یک چند ساعت یا چند روز بیشتر مهمان این دنیا نیستند .
وقتی به مقاتل نگاه می کنید می بینید که امام حسین علیه السلام در روز عاشورا هر چه به لحضات آخر نزدیک می شدند چهره ی نازنین شان برفروخته تر می شد .آثار بهجت درونی در صورت سید الشهدا نمایان تر می شد .
عـشق است بر آسمان پریدن
صدپرده به یک نفس دریدن
گـفتـا کـه دلا مـبـارکـت بـاد
در حلقه ی عـاشـقان رسیدن
به قول حافظ :
مرا در محمل جانان چه امن است ای عشق چون هر دم جرس فریاد می دارد که بر بندید محمل ها . وقتی که به ایستگاه آخر می رسد می فرمود : که کار تمام است ، می فهمد که بانک الرحیل به گوش ش می رسد . می فرمود : من آن شب عجله کردم و از محضر آقا شیخ مرتضی مرخص شوم ایشان مچ ِدست م را گرفت و فرمود : آقای جعفری یک شب هست و غنیمت است بنشینید و عجله نکنید ، فردا صبح خواهی شنید که موذن از معذنه ی همین مسجد کنار مدرسه فریاد می زند : آقا شیخ مرتضی طالقانی مرد همین هم شد .
می فرمودند : آن شب خدمت شان عرض کردم حالا که دارید می روید یک یادگاری هم به من مرحمت کنید تا این جمله را گفتم یک نگاهی در صورت م کرد و فرمود : آقای جعفری ازمن یادگاری می خواهید ؟! یادگار ِمن برای شما همین یک بیت شعراست . این بیت شعر را آویزه ی گوشتان بکنید
تا که دست ت می رسد شو کار ِگر
چـون فتی از کار خواهی زد بر سر
سکر ِ شباب . سکرُوالمال : مستی ثروت ، سکُروالمقام : مستی قدرت ، آقا دنیا مستی می آورد .
امام رحمت الله علیه در مراسم تنفیض حکم ریاست جمهوری شهید رجایی رحمت الله علیه فرمودند : آقای رجایی در این منظومه ی شمسی ، در این کهکشان راه ِشیری یکی از منظومه ها ، منظومه ی شمسی است یکی از کرات معلق در منظومه ی شمسی اسم ش زمین است ، یک بخش کوچکی از این زمین اسم ش ایران است . در یک مقطع ِمحدودی از زمان شما می خواهید ریئس جمهور این مملکت شوید . پس این دنیا را جدی نگیرید چون کار خیلی پا در هوا است . خداوند آقای مجتهدی را رحمت کند .
دنیا همه هیچ ، اهل دنیا همه هیچ
ای هیچ ز ِبـَحر ِهیچ بر هیچ مـَپیچ.
