حس دیده شدن و شنیده شدن است ،جامعه شناسان وقتی نیازهای اجتماعی انسان را بررسی می کنند می گویند : خوراک ، پوشاک ، مسکن . برای ماورالقوام زندگی و ضرورت زندگی در بعد دنیای انسان اینها هستند اما روانشناسان وقتی نیازهای روحی انسان را بررسی می کنند در رأس نیازهای روحی دو چیز است . یکی دوست داشتن یکی دوست داشته شدن برای زیستن دوتا قلب لازم است قبلی که دوست بدارد و قلبی که دوست ش بدارند انسان از ابتدایی ترین احساساتی است که همه ما تجربه کردیم .
بچه ها از همان اویل کودکی این حس شروع می کند به تحریک شدن همیشه دوست دارن خود را نشان بدهند جلوه کنند جلب توجه بکنند اگر حواس تان جمع بچه نباشد برای اینکه بگوید : من را ببین و بشنو حواست به من باشد ممکن است دست به کارهای خطر ناک بزند البته این حالت کودکی به صورت مدیریت شده گاهی اوقات استمرار و امتداد دارد در سنین جوانی و نوجوانی بعد هم در کهولت سن . اگر این حس را مدیریت نکنیم اگر معماری و مهندسی نشود این حس میمون و خجسته که از ضروری ترین لوازم رسیدن به کمال است .
اگر این حس دیده و شنیده شدن در وجود ما نبود ما مناجات نمی کردیم ، سجاده پهن نمی کردیم مسیر عبودیت معطل بود و خدا این نیاز را در وجود ما قرار داد تا در عرصه ی عبادت اشباء ش کنیم و تنها کانال انحصاری اشباء این غریزه ی فطری در سلوک طبیعی انسان همین ارتباط و پیوند با آن سمیع و بصیر عللاطلقی است که هم چشم ش از همه ی چشم ها بهتر است و هم توجه اش از همه ی توجه هات بالاتر و بهتر هستش .
ما یک حسی به نام دیده شدن و شنیده شدن داریم این احساسات گاهی به اختلالات روانی تبدیل می شود اگر به کتابهای اخلاقی مراجعه کنیم یکی از اختلالات روانی که انسان ها گاهی به آن مبتلاء می شوند مسئله ی ” حبّ جاه ” است . حبّ جاه یعنی اینکه انسان دوست دارد عزیز باشد دوست دارد جایگاه داشته باشد دوست دارد چشم ها را به خود خیره کند دوست دارد در چشم مردم عظمت داشته باشد . انسان ها خیلی از کارهایی را که دارند انجام می دهند صرفا” برای این می تواند باشد که یک جایگاه اجتماعی برای خود درست کنند .
در منزل هم اینگونه است اگر پدر و مادر به برادر یا خواهر مان بیشتر توجه کند این همان حس توجه طلبی است که برادران یوسف با اینکه پیغمبر زاده بودند و در بیت وحی رشد کرده بودند اینها جو رشد و نموّ یک جو معنوی ملکوتی بود برای برادر خود نقشه کشیدن و داخل چاه انداختند مسئله ی اقتصادی که در بین نبود تنها حرفی که اینها زدند و در قرآن هم مطرح شده این است که می گفتند : اگر ما از شرّ این راحت شویم نگاه پدر از این توجهی که به برادر دارد مرخص می شود و به ما معطوف می شود و ما را می بیند .
این دیده شدن انقدر مهم است که بخاطر دیده شدن دست به کارهای خطرناک از جمله خودکشی می زنند . در روسیه فردی بخاطر اینکه تیتر اول روزنامه بشود خود کشی کرده بود . یعنی صلب حیات کرده است که تا دیده شود گاهی اوقات این اتفاق رخ می دهد . خیلی وقتها افرادی که مهارت های فردی دارند و برای نجات فردی می رودند روی پشت بام یا پل های هوایی و با آنها صحبت می کنند می بینند طرف اصلا” انگیزه ی خود کشی نداشته است بلکه فقط خواسته مردم را جمع کند و توی خبر و رسانه باشد . اینها احساساتی هستند که اگر مدیریت ” حبّ جاه ” نشود حس دیده شدن و شنیده شدن خیلی خطرناک می شود .
