×

قبض روح انسان

شماره : 1547
تاریخ : 18 می 2019
2,729 : بازدید
دانلود این سخنرانی
5.5 مگابایت
9 دقیقه
ارسال نظر
متن سخنرانی
متن سخنرانی

یکی از قدم های اصلی و اولیه ای که در بحث معاد در نظر بگیریم و همه ما در پیش داریم .اتفاق عجیب و غریب ” مرگ ” است . که قرآن کریم می فرماید : همه می میرند این را ما داریم فراموش می کنیم چقد هجله سر کوچه هازدند ! چقد از رفقا ی ما مردند ! خداوند حفظ کند آیت الله جوادی عاملی را خداوند رحمت کند علمای ما را حرف شان این است : دعا کنید مرگ ناگهانی نداشته باشید ؛ مگ مفاجات نداشته باشید اقلش یک هفته قبل از مرگ یک اتفاقی یک مریضی …یک هفته انسان بفهمد که می خواهد بمیرد شرایط توبه ایجاد شود در حین گناه و معصیت طرف می میرد . نکند خدای نکرده من دارم با خانم م جرّوبحث دادو بی داد دلش را می شکنم در همان هنگام قلبم بگیر بیفتم یاعلی مدد سردخانه ! ” کل نفسا” ذائقه الموت”

خداوند در قرآن به پیغمبر (ص) می فرماید : ….یا رسول الله تو هم می میرید .پدر بزرگ حضرت آدم علیه السلام هم مرد حضرت ابراهیم هم مرد انبیاء الهی هم مردند جناب ملک الموت هم می میرد .نقل می کنند : جناب ابراهیم علیه السلام حضرت ازرائیل را دیدند وگفتند : یا ازرائیل شما انسان بد کار و کافر را دارید فبض می کنید .ما بحث توفا داریم فوت شدن نداریم ما ؛ فلانی فوت کرد : این جمله غلط است حالا برای اینکه بخواهند با کلاس ش بکنند می گویند : حاج آقا فلانی فوت شد ! فوت شدن یعنی نابود شدن .قرآن تعبیر توفا دارد ؛ فرق توفا و فوت شدن در این است که شما پانزده عدد گردو را بروی فرش بریزید بعد آنهارا بشمارید .

قرآن می فرماید : الله.. ….. خدا شما را نابود نمی کند روح شما را می گیرد وکنار خودش نگهداری می کند .جناب ابراهیم می گوید : به جناب ازرائیل گفتم : آن کافر راوچطور قبض روح می کنید ؟ آن حیبت ش را به من نشان بدهید .مالک گفت : نمی توانیم جناب ابراهیم یک لحظه ملک الموت سلام الله علیه به همان شکلی که روح کافر را قبض می کنند روح معاویه را قبض کردند روح امرعاص را قبض کردند به همان شکل آمد ؛ جناب ابراهیم روی زمین غش کردند وبی هوش روی زمین افتاد .به هوش ش که آورد. گفت : خدایا جهنم را برای چه خلق کردید ؟ ! همین یک هیکل را ببیند بس ش است و تا ابد در عذاب باشد .

رفقا اصلا” این فیلم های ترسناکی که در سینما ها درست می کنند فیلم هایی که در ماهوارها درست می کنند اصلا” قابل قیاس نیست ! عالم غیب و پشت پرده !!! اگر به ما بگوییند : بروید در آن اتاق باشما کار دارند زمانی که می روید یک نفر می پرد جلوی شما خیلی می ترسید ! نمی توانید پشت پرده ی عالم را ببینید .یک عده گوارا می میرند ؛ یک روایتی از امام صادق علیه السلام هست که : در کتاب شریف علل الشراعه شیخ الصدوق آمده است مثلا” چرا نماز صبح دورکعت هست ؟ چرا باید سی روز روزه بگیریم ؟ این چرا هایی که گاهی اوقات جوانان سئوال می کنند در علل الشراعه آمده است . مرحوم صدوق روایت ش را می آورد می گوید : شخصی هست به نام یحیی پسر سابور ؛ خدمت امام صادق علیه السلام بودم و از ایشان شنیدم حضرت فرمودند : در لحظه ی قبض روح میّیت گاهی اوقات اشک میّیت جاری می شود درهنگام قبض روح میّیت نمی دانم شما دیدید یا نه ؛ امام صادق علیه السلام فرمودند : محتضردارد جان می دهد و هنوز میّیت نشده است ….چه دنیای پستی داریم خوبِ انسان در ماهِ رمضان به این چیزها فکر کند !! الان من می آیم می گویند: حاج آقا آمد ؛ یک مهندس می آید می گویند آقای مهندس آمد همین آقای مهندسی که کنارتان نشسته است می گوید آقای مهندس را به اینجا بیاورید اما همین که روح مهندس از بدن ش بیرون برود دیگه نمی گویند مهندس را بیاورید می گویند : جنازه را بیاو رید با چه سرعتی در عالم ما تبدیل به جنازه ونعش می شویم ، الله اکبر در چه دنیایی داریم زندگی می کنیم !!

حضرت فرمودند : گاهی اوقات میّیت گریه می کند واشک در می آید جنبه ی مثبت ش را فرمودند : ….بعضی از خوب ها که دارند می میرند گریه می کنند جد ما پیغمبر را دیدند .آقایان لحظه ی مرگ است .کتاب منازل الآخری شیخ عباس را بخوانید .اینجوری که به ما گفته شد : فکر کردیم به همین نون ماست هاست ؛ به خدا قسم به این سادگی نیست ! گاهی اوقات محبت اهل بیت و ولایت کنار ما هست اما ما گاهی اوقات مغرور می شویم به این چیزها و همین ما را گول می زند .امیرالمومنین علیه السلام فرمودند : اگر بدانید فامیلاتان داشتند می مردند چه دیدند و چه شنیدند کافی است دیگر انسان خنده نکند .خیلی حرف عجیب و غریبیه ! خدا رحمت کند شهید محمد رضا حقیقی را این شهید از خوزستان (اهواز) بودند مادرش می گفت : جنازه ی محمد رضا را که آوردند پنج روز در سردخانه بود ؛ بدن خشک ایشان زمانی که می خواستند پلاک را دربیارند به بدن چسبیده بود زمانی که برای دفن آوردن ش مادرش می گفت: محمد رضا را آماده کردند کنار قبر برای دفن من یک مفاتیح برداشتم و رفتم یک گوشه ای نشستم و زیارت عاشور را می خواندم . زمانی که محمد رضا را بلند کردندگذاشتن داخل قبر من رسیدم به جمله ی ” السلام علیکَ یاا باعبدالله ” گفت : تا به این جمله رسیدم دیدم پدر محمدورضا از داخل قبر بلند شد و گفت : به مادر محمد رضا بگید : سریع بیاد .من فکر کردم برای وداع می گویند. مادر محمد رضا می گفت : دیدم همه ی مردم داد و بیداد می کنند حاج خانم بیا شهید دارد داخل قبر می خندد ! من باور نکردم !! چطور بدنی که از پنج روز در سردخانه بود خشک شده بود می خندد !! می گفت : زمانی که آمدم دیدم لبخند بر روی لبِ پسرم است بعد وصیت نامه ی شهید حقیقی را هم که باز کردیم در وصیت نامش نوشته بود : خدایا از تو در خواست دارم یک عنایتی بکن در قبرم با لبخند بروم .خدا حفظ کند آقای قرائتی را ایشان سفری که به خوزستان داشتند .اهواز با خانواده شهید حقیقی ملاقات داشتند این قضیه را که گفتند : آقای قرائتی گفتند : من حاضرم ثواب تمام جلسات قرآن صدا وسیما را بدهم تا این لحظه ای را که محمد رضا در قبر داشت می خندید . این لبخند را به من بدهند .الله اکبر !!! حضر امام صادق علیه السلام فرمودند : گاهی اوقات میّیت این صحنه را می بیند و می خندد و لبخند می زند .