جابر یاد بدبختی هاش افتاد . مثل ما که آنچه خدا به ما داده نمی بینیم و نداده ها را می بینیم . جابر یک آه سردی کشید آقا رسول الله فرمودند : جابر برای چه آه کشید؟ گفت : آقا از خدا که پنهان نیست از شما هم پنهان نباشد من خیلی وضعیت مالی خوبی ندارم ؛ خونه ی شخصی ندادم ؛ مرکب ندارم ؛ خدم و هشم ندارم ؛ پول و پله در دست و بال م نیست . آقا یک نگاه کرد و گفت : جابر برای دنیایی که سرو ته ش یک صدلاق هم نمی ارزد دارید آه می کشید ؟
بعد آقا فرمود : جابر بهترین نوشیدنی دنیا آب هست که گیر هر درنده و حیوانی می آید . تازه آب سر چشمه ای که گیر حیوان می آید گیر من و شما نمی آید گوشت آهویی که شیر و پلنگ می خورد گوشت ماهی که خرس می خورد گیر ما نمی آید .لذیذ ترین خوراک دنیا عسل است که آب دهن زنبور عسل است . فاخرترین پارچه دنیا ؛ پارچه ی ابریشم است که استفراغ کرم ابریشم است . جابر دارید برای این دنیا آه می کشید ؟ دنیا و اهل ش همه هیچ اصلا” این دنیا چیزی نیست .
قرآن می فرماید : خیال می کنید داستان اصحاب کهف داستان عجیب و غریبی است ¡ این سرنوشتی است که در انتظار همه است سیصد سال این نازنین مردان مومن به ازن الله در غار خوابیدند بعد از سیصد سال خداوند اراده کرد اینان را از خواب بیدار کرد و آمد ند درون مردم هرکس از آنها سئوال می کرد چقد در غار توقف داشتید یک تاملی می کردند و می گفتند : یک نصفه روز یا یک روز کامل .
در این دنیا کلی بالا و پائین می پرید زن بگیرید خانه بخرید بچه دار شوید ویلا و پاساژ بخرید برید دور دنیا رو بگردید و دوتا ماشین را چهار تا بکنید و آخرش می میرید . کلی هم در برزخ توقف می کنند قیامت که محشور می شوند و قتی از ما سئوال می کنند می گویم یک نصف روز گذشته یا یک روز کامل مگه این نصف روز چقد قیمت دارد که این همه من برای آن غصه می خورم ؟ با اینکه این دنیا هیچی نیست اما بازهم یک عده ای را به خود مشغول کرده است .
کار بجایی رسیده که امام صادق علیه السلام فرمود : انسان دنیا پرست از دنیا سیر نمی شود مثل تشنه ای که برای رفع اتش خود از آب دریا می خورد اما این اتش که رفع نمی شود هیچ بلکه بیشتر هم می شود . چنان غرق این دنیا می شود که از آخرت غافل می شود . خدا وند سئوالات شب اول قبر را به ما لو داده است انقدر در این دنیا غرق هستیم که یک سر هم به این سئوالات نزدیم . چنان دنیا ما را به خود مشغول کرده است که اصلا” انگار نه انگار آخرتی هم هست . ابا عبدالله علیه السلام یک نامه دارد که دوتا جمله بیشتر ندارد :
انگار دنیا یی نبوده و انگار آخرت زائل نشده است یعنی دنیا را اصلا” نمی بینم . یکی از مریدان مرحوم آقا شیخ غلام رضا یزدی رحمت الله علیه می گفت : من پای منبر ایشان نشسته بودم یک لحضه چشمم به دست راست ایشان افتاد دیدم یک انگشتر عقیق زیبایی در دست راست ش هست در عالم نوجوانی گفتم : این پیرمرد امروز یا فردا می میرد بعد از منبر می روم و انگشترش را بعنوان یادگاری از ش بگیرم .
تا بعد از یشان یک یادگاری داشته باشم ؛ تا این معنا به ذهن من خطور کرد آن روش ضمیر باطن من را خواند و از بالای منبر یک نگاهی به من کرد یک طوری که کسی متوجه نشود انگشتر خود را در انگشت ش چرخاند و از دستش در آورد و در دامن ِ عبای من قرار داد بعد با همان لهجه ی یزدی بر روی منبر من را موعظه کرد ؛ گفت : مومن دل ت پیش خدا باشد مومن که دل ش این همه شل نمی شود که به یک تا عقیق ببازد . دلِ مومن حرم الله است دلِ مومن عرش الله است و به این دنیا بسته نیست . داشتن دنیا عیبی ندارد دل بستگی بد است چون دل بستگی کار را سخت می کند .
