حضرت زینب سلام الله علیها خودش از نظرعاطفه و دلدادگی به امام حسین علیه السلام بی رقیبِ از آن طرف دشمن هم محکم و با قدرت این صحنه را ساخته است و خفقانی درست کرده است که کسی جرعت کند نطق بکشد . در قالب رمز دو جمله فرمود : با حالت تزرع به درگاه خدا دست بلند کرد و عرضه داشت : ” اللّهم تَقَبل مِنها هذالقرآن ” خدایا این قربانی را قبول کن .
این فقط یک خزوع عابدانه و زاهدانه عارفانه نیست اون که در اوج است ؛ تمام این جریان فرهنگی عجیب و غریب خبیثانه که علیه اهل بیت درست کردند تا به امام حسین علیه السلام رسیده مردم باور کردند این خارجی است . یعنی خروج از دین کرده است بر خلیفه رسول الله خروج کرده بایک جمله همه را بهم ریخت !! که قربانی راه خداست خدا این قربانی را قبول کن که : یک نگاهِ بسیار ریز و دقیق سیاسی است که اگر این را از امام حسین علیه السلام گرفتید عاشورا و هیئت به ضد امام حسین علیه السلام و به نفع یزید تبدیل می شود .
عرض کرد : پدر زینب فدای این کشته شود که باید رفت و بررسی کرد آیا روز جمعه کشته شد یا روز دوشنبه . بروید ببینید حضرت امام حسین علیه السلام را روز جمعه که عاشورا بود کشتند یا در صغیفه که روز دوشنبه بود کشتند ؟ چهل و نه سال به عقب برگرداند . بنابراین هم اندیشه را در ما لازم دانست به شرط اندیشه گریه کنید و هم تکلیف که خیلی ها خوب برگردید به هزارو چهارصد بیست؛ سی سال عقب تر همه ما همین جمعیت در این مکانی در این حدود در مسجد پیغمبر نشستیم همه منتظر صف نماز جماعت آماده و مؤذن اذن را گفته .
همه منتظر هستند تا امام جماعت یعنی پیامبر عزیز وارد شود تا با او نماز بخوانیم یک دفعه ای یک نفر دم در صلواتی چاق می کند و بلند می شویم رسول الله می آید و بچه ها به دنبال ش می دوند دست به عبا یش می کشند بزرگ تر ها دست ش را می بوسند تا به دم محراب برسد و الله اکبر همه نماز بخوانیم به سجده می رود و می بینیم بلند نشد یکم معطل می شوم بلاخره بلند می شود می بینیم إ یک پسر بچه ی کوچولو روی کمرش هست می خواست این اذیت نشود حالا دست گرفته است به پشت بچه و بلند می شود دوباره به سجده می رود و دوباره بچه می پرد روی گردن پیغمبر دوباره طول می دهد دوباره بلند می شود .
خلاصه نماز تمام شده است و پیامبر این بچه را به بالا می اندازد و می گیرد و می بوسد و گریه می کند سینه و دستان ش و صورت را می بوسد بعد ما هم از این صحنه عاشقانه همه در مسجد پیغمبر گریه می کنیم بعد پیامبر در آن حال بی نظیر عشق و علاقه به امام حسین می گوید : مردم من و حسین دو نفرنیستیم ما یک روح هستیم در دوتا بدن همه تکبیر و صلوات می فرستیم .
ماهم می ریزیم روی سرِ امام حسین علیه السلام ببوسیم و گریه کنیم این صحنه را با چشم خود دیدند حالا بیا !! در همان صحنه عاطفی و هیجانی عاشقانه ی دلدادگی پیغمبر و امام حسین من یک ضبط بگیرم جلوی شما و بگویم آقا چه حسی دارید ؟ می گوید : اگر همین الان بمیرم احساس می کنم در بهترین جای بهشت هستم . من اگر این صحنه ی قشنگ را دیدم و برایش کیف کردم و از شوق این همه اشک ریختم چقدر من عاشق پیغمبر و بچه هایش هستم بعد بگویم که : یک چیزی بگویم ناراحت نمی شوید ؟!!
نه بگوید حالا چه حالی ؟ باورت می شود چهل و نه سالِ بعد خودت یا پسرت می روید یک جایی داوطلب می شوید همین بچه را سر می برید قطعا” توی دهن من می زنید مردک تو چه می گویی !! تو از ما چه می فهمی ؟ حالا من صدایت را ضبط می کنم این صحنه را هم دارم . چهل و نه سالِ بعد تو یا بچه ات در یک صف می ایستید همین آقا زاده را می کشید . شصت سالِ بعد می بینم ت رسیدیم کربلا دیدیم او را همه آنهایی که آمدند یا در رکاب پیغمبر بودند یا پدرشان در رکاب پیغمبر بود یا صحابِ ی پیغمبر بودند یا طابعین بودند طابعین به لایه ی دوم می گویند نسل دوم انقلاب پیامبر که خودِشان پیامبر را ندیدند ولی صحابِ را دیدند .
غیر از اینها بودند بودایی ها آمدند کشتند هندو ها آمدند کشتند از جایی دیگر آمدند کشتند ؟ زینب کبری سلام الله علیها از ترس اینکه امام حسین علیه السلام خیلی خوشگل در قتل گاه زرورق پیچ کنیم فرمود : حق ندارید زود برگردید من هم می روم برای آینده اش کار کنم خداحافظ . تو برگرد ببین امام حسین علیه السلام را در عاشورا کشتند یا صغیفه کشتند ؟ در صغیفه کجا بودید که داشتند پایه های این جنایت را می گذاشتند چرا آنجا خواب بودی چه کار می کردی !! من از تو بزرگ تر هستم باید بروم آینده را بسازم جلوی حرکت این یزیدیان را بگیرم و فضایی را که حسین با انفجار خونش باز کرد را به نهایت ش برسانم آن هم کار من است تا زه آنجا را باید بیاید ببینید.
بنابراین امام حسین علیه السلام ؛ کربلا ؛ محرم ؛ عاشورا ؛ عزا ؛ روضه ؛ ممبر اگر این دو عنصر در آن نباشد یا جاهلانه یا خائنانه تهی کردن امام حسین علیه السلام از حقیقت است .
(۱) تفکر
(۲) تکلیف .
تو فقط گریه کن به اندازه ی بال مگسی اگر اشک برای امام حسین علیه السلام بریزید دیگه گناه هانت بخشیده می شود . نامرد مگر من آمده بودم امام حسین را تکه تکه کنند که گناه هان من بخشیده شود !! یعنی من برای کثافت کاری یم امام حسین را می خواستم ؟ این اعتقاد کثیف مسیح ها بود که می گفتند : عیسی به صلیب کشیده شد و سوزانده شد تا گناه هان ما بخشیده شود. تمام امّت باید بروند به آتش کشیده شوند که امام حسین علیه السلام پا بر جا بماند بعد او رفته است کشته شده است که گناه هان من را ببخشند !!! اینقدر نمی خواهید امام حسین علیه السلام را بفهمید ؟!
امام حسین علیه السلام با آن عظمت کشته شد که گناه هانم بخشیده شود . اگر من با آن معرفت و این تکلیف انس گرفتم و بلند شدم هر آهِ من گناه هانم را می بخشد . لذا تمام آن احادیثی که گفته شد یک شرط ش گفته نشد . به شرط معرفتِ سیّدالشهدا این آثار برای گریه ی امام حسین علیه السلام است وگرنه معاویه برای امیرالمومنین گریه می کرد . همسر و بچه های یزید برای امام حسین گریه کردند . عمر سعد وقتی دستور داد به خیمه ها حمله کنید عمید این مسلم کاتب عمر سعد است در کربلا می گوید :
دیدم نانجیب خودش دستور حمله به خیمه ها را داده است روی یش را به آن طرف کرده است که این صحنه را نبیند !! گریه می کند به حال بچه های امام حسین علیه السلام این گریه گناه هانش را می بخشد ؟! هر اشکی که به اندازه ی بال مگسی ریخت در چشم کسی برای امام حسین السلام گناه هش را می بخشد !! عمرا” همچنین حرف جاهلانه را اهل بیت بپذیرند !! درنتیجه : دو عنصر دو موالفه دو شاخص برای درست با امام حسین علیه السلام زیست کردند ضروری است .
هر کتاب و مقاله ای ممبری و شعر و شعار و شعوری هر چیزی به اسم امام حسین آمد بیرون ببینید این دو تا دارد اگر ندارد بزنید به دیوار بگوید یا دشمن دارد یک امام حسین کاذب به خورد ما می دهد که زینب نتواند آنجا بنشیند و ما را بیدار کند یا جاهلی دارد امام حسین را ندانسته اشتباه تکلیف می کند و البته در این طور موارد بین خائن و احمق هیچ فرقی نیست هر دو کار را به همان شدت خراب می کنند .
(۱) اندیشه
( ۲) تکلیف .
