×
متن سخنرانی
متن سخنرانی

◆ #متن_سخنرانی حاج آقا ماندگاری ◆

🔷‍ امتحانات حضرت ابراهیم (ع) ـ بخش۲ 🔷‍

❷ دومین امتحان حضرت ابراهیم #با_جـانـش بود. جوون بود هنوز. خدا فرمود: ابراهیم خودتو بیشتر دوست داری یا مارو؟ الان همه ما می گوییم: اگه از ما بپرسند خودت را بیشتر دوست داری یاخدا یا امام حسین یا امام زمان ،مےگوییم چه کسی؟ امام حسین روبیشتر دوست داریم، خدا رو، امام زمان رو بیشتر دوست داریم، همه توشعار ماشاالله میگیم ؛

خداهیچ وقت با شعار از ما اکتفا نمی کند، از همه ما امتحان می گیرد . خدا برای حضرت ابراهیم یک امتحان گذاشت ،امتحان چی است؟
برو بت ها رو بشکن! خدا که خودش می داند این ها مجازاتشان توآتیش انداختنِ هر کس بت را بشکند. جوان برو بت بشکن! بت شکست. بعد معلوم شد ابراهیم شکسته است و باید او را توی آتیش بندازیم.

حضرت ابراهیم اینجا هم اعتراضی به خدا نکرد، نگفت خدا ما رفتیم برای تو کار کردیم و این هم آخر و عاقبتمون!! حتی وقتی داشت درون آتش می رفت، ملائک مقرب خدا به کمک حضرت ابراهیم علیه السلام آمدند.

اسرافیل، میکائیل، عزرائیل، جبرائیل؛ هر چهارتا اومدن کمک حضرت ابراهیم، بین زمین وآسمون بود، می خوای کمکت کنیم؟ ما باشیم چی میگیم؟ خوب کمک کن دیگه! دارم میرم توی آتیش هااا ! الانه که بسوزم هااا !

حضرت ابراهیم گفت: باشما کاری ندارم، او من را فرستاده است، خودش هم می فهمد دارد چیکار می کند. حضرت جبرئیل گفت یک چیزی به خدا بگو! حضرت ابراهیم گفت: او خبر دارد که اوضاع من چطور است. چه نیازی داره بگم؟! حضرت جبرئیل اصرار کرد ابراهیم یک چیزی بگو! می خواهم پیغام تو را به خدا برسانم ؛ حضرت ابراهیم شروع کرد به ترانه خوندن به تعبیر من؛میگن کبک طرف خروس می خواند، شروع می کند به آواز خواندن! این ذکر رو گفت: این ذکر که خیلی مجّربه «یااللهُ یا اَحَدُ یا فَردُ یا صَمَد، یامَن لَم یَلَد و لَم یولَد ولَم یَکُن لَّهُ کُفُوَاً اَحَد) همین که این نوای قشنگ حضرت ابراهیم تموم شد. خطاب آمد: (ای آتش بر حضرت ابراهیم سرد شو!) توی این امتحان ابراهیم پیروز شد . و حق تقدم رو فهمید.